بازتوانی معنوی پس از بلایا

سلامت معنوی چیست؟

در تعریف سلامت ارائه شده از طرف سازمان جهانی بهداشت، 4 بُعد سلامت شامل ابعاد فیزیکی، روانی، اجتماعی و معنوی دیده می شود. سلامت معنوی، اطمینان و آرامش قلبی است که از اعتقاد و اعتماد به یک قدرت برتر ناشی می شود و باعث افزایش اُمید، رضایتمندی و نشاط درونی انسانها می گردد. حضور معنویت در زندگی انسانها، درد و اضطراب ناشی از حوادث را کم کرده و رضایتمندی را به ارمغان می آورد. تحقیقات علمی متعددی در کشورهای مختلف جهان با ادیان و باورهای متفاوت، تأثیر سلامت معنوی را بر سایر ابعاد سلامت اثبات کرده است.

بازتوانی معنوی چیست؟

در دنیایی که در آن زندگی می کنیم، مواجهه با بحرانها یا بلایا اعم از طبیعی یا تکنولوژیکی (انسان ساخت)، امری طبیعی بوده و گُریز از آن، اجتناب ناپذیر می باشد. آن چیزی که اهمیت دارد، آمادگی و تاب آوری انسانها و جوامع در برابر بلایا می باشد. بررسی آمارهای رسمی منتشر شده از طریق CRED، نشانگر رشد فزاینده بلایا در بیست سال اخیر در مقایسه با مدت مشابه قبل می باشد. پس از رخداد بلایا، سلامت معنوی آسیب دیدگان نیز به مانند سایر ابعاد سلامت، تحت تأثیر منفی بلایا قرار می گیرد. معنویت، ایمان و باورهای دینی به‌ عنوان مکانیسم‌ های حیاتی برای انطباق و افزایش تاب‌آوری بازماندگان بلایا محسوب می‌شود. در مرحله ریکاوری مدیریت بحران، آنچه که در ایران مورد توجه قرار می گیرد، صرفاً اسکان آسیب دیدگان، بازسازی ساختمانهای آسیب دیده (بازسازی) و پیگیری درمان جسمی آسیب دیدگان (بازتوانی) می باشد. عامل مهم سلامتی آسیب دیدگان که در ازدحام کارها و گزارشات پی در پی مسئولین در بیلان اقدامات انجام شده، مغفول مانده و تبعات آن، سالها دامنگیر جامعه آسیب دیده خواهد بود، بازتوانی معنوی پس از بلایا می باشد.

بازتوانی معنوی چه ضرورتی دارد؟

متأسفانه، مطالعه و تحقیق در حوزه سلامت معنوی در ایران، با وجود دارا بودن منابع غنی معنوی، ناچیز بوده و بیشتر این مطالعات، محدود به بررسی سلامت معنوی در بیماران بوده است. بررسی ها به ما نشان می دهد که هیچ برنامه ای –حتی صرفاً مکتوب- برای بازتوانی معنوی آسیب دیدگان در مدیریت بحران کشور وجود ندارد. مراکز تحقیقات سلامت معنوی هم که اخیراً در برخی از دانشگاهها فعال شده اند، اقداماتشان محدود به چاپ مقاله بوده و بس! گزارشات غیر رسمی، نشان از شیوع تبعات منفی نبود بازتوانی معنوی پس از زلزله بم در سال 1382، شامل افزایش خودکشی و سایر اختلالات معنوی پس از گذشت سالها دارد. پس از رخداد زلزله سرپل ذهاب در سال 1386، با وجود تمامی امکانات گسیل شده به منطقه آسیب دیده و سیل کمکهای –البته مدیریت نشده- مردمی، هیچ خدمتی در حوزه بازتوانی معنوی برای آسیب دیدگان از زلزله ارائه نگردید. آیا نیازی احساس نشد، یا توان علمی و عملی آن را نداشتیم؟ باید منتظر چه تبعاتی در جامعه آسیب دیده به دلیل عدم مداخله بازتوانی معنوی باشیم؟ جامعه ما نیازمند افرادی است که بتوانند در فیلد بلایا کار کرده و توانایی و مهارت ارائه خدمات بازتوانی معنوی پس از بلایا را بصورت عملیاتی داشته باشند (آچار به دست باشند).

آیا بازتوانی معنوی فقط برای آسیب دیدگان از بلایای طبیعی و یا انسان ساخت است؟

بازتوانی معنوی آسیب دیدگان پس از بلایای طبیعی و انسان ساخت، صرفاً یک طرف موضوع می باشد. آن چیزی که مهم تر می باشد، بازتوانی معنوی افرادی است که سطح سلامت معنوی آنها به دلیل بلایای دیگری از جمله، به دنیا آوردن فرزند معلول، ورشکستگی مالی، مرگ عزیزان، ابتلا به ایدز، ابتلا به سرطان، بیماریهای مزمن، سالمندی و… کاهش یافته و دچار مشکلات و بیماریهای معنوی گردیده اند. برای این گروه از آسیب دیدگان چه باید کرد؟ این عزیزان، درد معنوی خود را بی آن که کسی این درد را ببیند و حتی درک کند، سالها تحمل کرده و تأثیرات منفی آن را بر جسم و روح خود لمس می کنند.

فرم درخواست خدمات تخصصی

آدرس